تورکون دیلی تک سئوگیلی ایسته کلی دیل اولماز
اؤزگه دیله قاتسان بو اصیل دیل اصیل اولماز
اؤز شعرینی فارسا – عربه قاتماسا شاعیر
شعری اوخویانلار ، ائشیدنلر کسیل اولماز
ادبیات شفاهی و عاشیقی آذربایجان به علت مردمی بودن، توانستهاست بالندگی خود را بسیار خوب حفظ کند. داستانهای کاملی چون کوراوغلو و آسلی و کرم با سوژههای بسیار متفاوتی به طور زنده توسط هنرمندان مردمی پدید آمدهاند. این داستانها برای اولین بار در قرن بیستم به صورت کتبی در آمده و مانند بسیاری از آثار ادبی جمعآوری شدهاند.
بایاتیها یا دوبیتیهای شفاهی آذربایجان از غنای بالایی برخوردارند. ادبیات و موسیقی عاشیقها با قدمتی دیرینه جایگاه و تقدس خاصی بین ترکزبانها و آذربایجانیان دارد. آتالار سؤزو یا امثال زبان ترکی که عموماً پندهایی عاقلانه و انسانی است. آغیلار (مرثیهها) و لایلالار نیز قسمتی از ادبیات شفاهی ترکی آذربایجانی را تشکیل میدهند. داستانهای فولکلوری چون ددهقورقود، کوراوغلو، آرزی و قمبر، عباس و کولگز، عاشیقغریب، قاچاقنبی، ... از غنای ادبیات شفاهی ترکی آذربایجان سخن میگویند.
آثار مکتوب ادبی ترکی آذربایجانی به صورت شعر متعلق به قرن سیزده میلادی مربوط به شیخ عزالدین پورحسنِ اسفراینی[34] از خراسان میباشد. شاعران بزرگی چون نسیمی، حبیبی، قاضی برهانالدین و ضریر آثار خود را به این زبان نوشتهاند. عمادالدین نسیمی عارف و فیلسوف بانی فرقه? حروفیه را میتوان معمار شعر ترکی آذربایجانی شمرد. کتاب دده قورقود که از 12 داستان تشکیل شده و اثری ذیقیمتی به زبان ترکی آذربایجانی است به نثر و در میان داستانها مضامینی شبیه به شعر آزاد امروز آورده شدهاست، در این کتاب حوادث موضوع داستانها و اتفاقات در آذربایجان و شرق ترکیه امروزی می افتد. این اثر در قرن شانزدهم میلادی نوشته شده ولی خود داستانها مربوط به قرن چهاردم میلادی هستند. شاه اسماعیل ختایی و محمد فضولی دو شاعر توانای اوخر قرن پانزده و اوایل شانزدهم میلادی هستند. فضولی شاعری با شهرت جهانی است که اشعار او به زبانهای مختلف ترجمه شدهاست. از شاعران ترک سدههای 16 و 17 میتوان از قوسی تبریزی، تأثیر، امانی و شاه عباس دوم نام برد.[نیازمند منبع] ملاپناه واقف و آقا مسیح شیروانی نمونهای از شعرای قرن 18 هستند. در قرن 19 نیز شاهد شعرای بنامی چون نباتی و حکیم هیدجی، تئلیم خان ساوهای، ماذون قشقائی و شکوهی مراغهای هستیم. دهها شاعر دیگر چون حقیقی و شیخ قاسم انوار و حبیبی و صراف و... و ادیبان معاصری چون معجز شبستری، حبیب ساهر، بولود قاراچورلو (سهند)، حداد، حمیده رئیس زاده، کریمی مراغهای، شهریار، و ناصر مرقاتی راکه در دوران معاصر به ترکی آذربایجانی شعر گفتهاند را میتوان نام برد.
ادبیات ترکی در مرثیهسرایی برای اهل بیت عصمت و طهارت نیز از گنجینهای غنی بهرهمند است. از میان شاعران این عرصه میتوان به قمری دربندی، شاکی قرهباغی، صراف تبریزی، مضطر اردبیلی، یورتچی، حیرانی، بیکس، خائف، شاکر، حقیر، باجی، منعم، دخیل مراغهای، عاصم، عندلیب، بیضای اردبیلی، تاجالشعراء یحیوی، دلریش، منزوی اردبیلی اشاره کرد.
گنجینه? ادبی معاصر جمهوری آذربایجان شامل ادیبان بزرگی چون میرزا فتحعلی آخوندزاده، جلیل محمدقلیزاده، علیاکبر صابر، حسین جاوید، جعفر جبارلی، سلیمان رستم، صمد وورغون، محمد آصلان، میکاییل مشفق، خلیل رضا، بختیار وهابزاده و علی آقا واحد هستند.
زبان عربی و فارسی به بخشی از ادبیات ترکی آذربایجانی که آن را ادبیات دیوانی مینامند تأثیر گذاشتهاند، که این تأثیر را بهروشنی در اشعار تقلید شده? فضولی از غزلیات فارسی میتوان مشاهده کرد. درادبیات دیوانی لغات ترکی اصیل همراه با تشبیهات بسیاری که از شعر و ادب فارسی نشأت گرفتهاست را بهروشنی میتوان دید.
زبان ترکی آذربایجانی از دورانهای گذشته همواره در تمام سطوح تأثیر بسیار عمیقی از زبان فارسی گرفتهاست. این تأثیر عمیق نه تنها در سطح وامواژهها بلکه در عناصر دستوری مانند پیشوند و پسوندها و عبارات زبانی و همچنین گرتهبرداری (ترجمه تحتاللفظی جملهها) دیده میشود. در منطقه قفقاز تأثیرگیری از زبان روسی نیز بر این لایه فارسی افزوده شدهاست.
زبان ترکی آذربایجانی مانند سایر زبانهای ترکی از نظرِ ساختاری زبانی التصاقی است. منظور از زبان التصاقی یا پسوندی این است که بن فعل در ابتدای واژه قرار میگیرد و با افزودن پسوندها حالتهای فعل تغییر میکند. مثال: گل (بیا) گلدی (آمد)، گلدیلر (آمدند).
در زبان ترکی آذربایجانی امکان ساختن فعل و مصدر از اسم و صفت وجود دارد. مثال: قولاخ (گوش)، قولاخلاماخ (گرفتن از گوشِ کسی برای تنبیه)؛ ال (دست)، اللهمک (ورز دادن)؛ سو (آب)، سولاماق (آب پاشیدن)؛ گؤزل (زیبا [صفت])، گؤزللمهک (بهزیبایی ستودن)، یئیین (تند [صفت]) یئیینلمک (شتاب گرفتن)؛ گؤز (چشم)، گؤزلوک (عینک)، گؤزلوکچو (عینکساز یا عینکفروش)، گؤزلوکچولوک (عینکسازی یا عینکفروشی). این ویژگی زبانشناختی، امکان گستردهای برای افاده? رویدادها و افعال پدید میآورد تاآنجا که برخی از محققین شمار فعل را در زبانهای ترکی و ازجمله آذربایجانی غیرقابل شمارش دانستهاند.
افعال در زبان ترکی تکجزئی و یکتکه هستند. ساختن فعل با استفاده از افعال معین یا افعال کمکی عمدتاً به افعالی منحصر است که از زبان عربی یا فارسی به ترکی آذربایجانی وارد شدهاند. این ویژگی انعطافپذیری قابل توجهی در زبان ترکی آذربایجانی برای ساختن واژههای جدید حتی با استفاده از وامواژهها ایجاد میکند. مثال: تلفن، تلفنلاشماق (ارتباط تلفنی برقرار کردن).
دستور زبان ترکی آذربایجانی متأثر از هم آوائی صوتی حروف است. در زبان ترکی آذربایجانی صداهای خشن (O,U,A,I) و صداهای نازک (Ö,Ü,E,?,?) نمیتوانند در ریشه یک واژه با هم مخلوط شوند و با همان ترتیب فوق در کلمه میآیند. مانند Göz?llik و Ayr?l?q. واژههای بیگانه نیز تا حد امکان تحت تأثیر این قانون قرار میگیرند. مانند کلمه عربی حسین (Hoseyn) که در ترکی Hüseyn و کلمه عربی عباس (?bbas) که در ترکی (Abbas) گفته میشود. گروهی از ترکی آذربایجانی زبانها هنگام صحبت کردن به زبانهای دیگری، ناخودآگاه از این قانون طبیعی زبان خود پیروی میکنند.
زبان ترکی آذربایجانی همانند سایر شاخههای زبان ترکی از نظر ساختاری جزو زبانهای التصاقی بشمار میآید. در این زبان ریشه یک فعل یا یک اسم را میتوان با اضافه کردن پسوندهای متعدد تغییر زمانی، جمعی و صفتی داد.
افعال متعدی در ترکی آذربایجانی با اضافه کردن پسوند به افعال لازم ساخته میشود. بطور مثال: اوخشاماق=شبیه بودن ← اوخشاتماق= شبیه کردن
افعال متعدی درجه دو و درجه سه نیز قابل ساخت است: یازماق = نوشتن(متعدی)← یازدیرماق = نویساندن (متعدی درجه دو)← یازدیرتماق = وسیله نوشتن کسی را فراهم کردن (متعدی درجه سه).